سفارش تبلیغ
صبا ویژن
طلبه کاشمری
 

 

اندرزلقمان به فرزندش...

لقمان حکیم به پسرش فرمود

فرزند عزیزم

دنیای دریای عمیق و ژرف است وافراد بسیار زیادی در این دریا هلاک شده اند

پس بیاد داشته باش...

کشتی خودرا در این دریای ژرف ایمان به خدا فراردهی...

بادبانش را توسل به خدا نصب نمایی...

توشه خودرا درآن تقوای خدا قراردهی...

اگراز این دریا‍‍نجات یافتی

به کمک رحمت الهی رسته ای.....

واگر هلاک شدی به سبب گناهان خودت به مهلکه افتاده ای......

 

                                                                                                                    (نوشته علی آقا)

 



نوشته شده در تاریخ دوشنبه 92/8/13 توسط مهدی عطار

 

برنامه ای برای کنترل خشم...

انوشیروان خدمتکار مخصوص درباری داشت که همواره درخدمتش بود..

به او سه رقعه(سه کاغذ نوشته شده)داد...

گفت:

((هروقت من خشمگین شدم وخشمم شدید شد این سه رقعه را یکی بعد از دیگری به من بده))

غلام درباری پیشنهاد انوشیروان را پذیرفت....

تا روزی که انوشیروان برسر موضوعی سخت خشمگین شد...

غلام یکی از رقعه ها رتبه او داد که در آن نوشته شده بود

(خشم خودرا کنتر کن تو خدای مردم نیستی..)

سپس دومی رابه اوداد که درآن نوشته شده بود...

(به بندگان خدا رحم ومهربانی کن تا خدا به تو رحم کند..)

سپس سومی را به اوداد که در آن نوشته شده بود..

( بندگان خدارابه اجرای حق خدا سوق بده که در پرتوچنین کاری به سعادت میرسی...)

به این ترتیب لحظه به لحظه ازخشم انوشیروان کاسته شد.....

 

منبع        داستان دوستان ج3*محمد مهدی اشتهاردی*ص81*82

 

نوشته علی آقا

 

 



نوشته شده در تاریخ دوشنبه 92/8/13 توسط مهدی عطار

 

پنج مسئله....

شفیق بن ابراهیم گفت..

پنج مسئله را از هفتصد عالم پرسیدم همه یک جواب دادند...

پرسیدم عاقل کیست؟گفتند آنکه به دنیا دل نبندد...

پرسیدم زیرک کیست؟گفتند آنکه دنیا مغرورش نکند...

پرسیدم بی نیازکیست؟گفتند کسی که به داده رضادهد...

پرسیدم فقیرکیست؟گفتند آنکه دائم در فکرزیاد کردن است...

پرسیدم بخیل کیست؟گفتند آنکه حق خدارا ندهد ....

 

منبع       کشکول منتظری*ج2*ص382

                                                                  (نوشته علی آقا)

 



نوشته شده در تاریخ دوشنبه 92/8/13 توسط مهدی عطار
تمامی حقوق مطالب برای طلبه کاشمری محفوظ می باشد