بیانات مقام معظم رهبری (مدظله) در دیدار دانشآموزان و دانشجویان4
مسائل:
یک مسئله این است که دشمنى آمریکا با ملّت ایران و با جمهورى اسلامى اصلاً حول محور هستهاى نیست؛ این خطا است اگر خیال کنیم که دعواى آمریکا با ما سرِ قضیّهى هستهاى است؛ نه، قضیّهى هستهاى بهانه است؛ قبل از اینکه مسئلهى هستهاى مطرح باشد، همین دشمنىها، همین مخالفتها از اوّل انقلاب بود؛ اگر یک روزى هم مسئلهى هستهاى حل شد - فرض کنید جمهورى اسلامى عقبنشینى کرد؛ همانکه آنها میخواهند - خیال نکنید مسئله تمام خواهد شد؛ نه، ده بهانهى دیگر را بهتدریج پیش میکشند: چرا شما موشک دارید؟ چرا هواپیماى بدون سرنشین دارید؟ چرا با رژیم صهیونیستى بدید؟ چرا رژیم صهیونیستى را به رسمیّت نمىشناسید؟ چرا از مقاومت در منطقهى به قول خودشان خاورمیانه حمایت میکنید؟ و چرا؟ و چرا؟ و چرا؟ مسئله این نیست که اینها سرِ قضیّهى هستهاى با جمهورى اسلامى اختلاف پیدا کرده باشند؛ نه، تحریم آمریکا از اوّل انقلاب شروع شد، روزبهروز هم بیشتر شده است، تا امروز که خب به نقطهى بالایى رسیده. دشمنىهاى دیگر [هم ]کردند: اینها هواپیماى جمهورى اسلامى ر ا سرنگون کردند، 290 انسان مسافر را کشتند؛ اینها اوایل انقلاب هنوز مردم از هیجان انقلاب بیرون نیامده، کودتاى پایگاه شهید نوژه را به راه انداختند، علیه انقلاب کودتا کردند؛ اینها از ضدّانقلابها در هر نقطهاى از کشور که بودند حمایت کردند؛ به ضدّانقلاب سلاح دادند و مانند اینها؛ همان کارى که بعدها در بعضى کشورهاى دیگر کردند، در اینجا[هم] این کارها را کردند. مسئله مسئلهى هستهاى نیست؛ باید همه به این توجّه داشته باشند. این نیست که ما خیال کنیم دشمنى آمریکا با جمهورى اسلامى ایران بهخاطر مسئلهى هستهاى است؛ نه، مسئله مسئلهى دیگرى است؛[ مسئله این است که] ملّت ایران به خواستههاى آمریکا نه گفت، ملّت ایران گفت آمریکا علیه ما هیچ غلطى نمیتواند بکند. اینها با موجودیّت جمهورى اسلامى مخالفند، با نفوذ و اقتدار جمهورى اسلامىمخالفند. همین اواخر یکى از سیاستمداران و از عناصر فکرى آمریکا گفت - و گفتهى او پخش شد، این مسئلهى پنهانى هم نیست - که ایران چه اتمى باشد، چه اتمى نباشد، خطرناک است. این شخص صریحاً گفت نفوذ و اقتدار ایران - به قول خودشان هژمونى ایران - در منطقه خطرناک است؛ ایرانى که امروز از اعتبار برخوردار است، از احترام برخوردار است، از اقتدار برخوردار است. آنها با این دشمنند، با این مخالفند. آن روزى اینها راضى میشوند که ایران یک ملّت ضعیف، کنارمانده، منزوى، بىاعتبار و بىاحترام باشد؛ مسئله مسئلهى هستهاى نیست. این یک مطلب.
مطلب دیگر این است که ما براى مسائل اقتصادى کشور همهى تلاشمان بایستى متمرکز باشد بر روى مسائل داخلى؛ آن پیشرفتى، آن گشایشى ارزش دارد که متّکى باشد به قدرت درونىیک ملّت. یک ملّت اگر به قدرت خود، به توانایىهاى خود متّکى بود، دیگر از اخم یک کشور، از تحریم یک کشور متلاطم نمیشود؛ این را باید ما حل کنیم.
همهى حرف ما با مسئولین - چه مسئولین گذشته، چه مسئولین امروز - همین است که باید براى گشایش مسائل کشور و مشکلات کشور، از جمله مشکلات اقتصادى، نگاه به درون باشد. ما در کشور ظرفیّتهاى زیادى داریم؛ از ظرفیّتهاى این ملّت که عبارت است از، هم امکانات انسانى، هم امکانات طبیعى، هم امکانات جغرافیایى و موقعیّت منطقهاى باید استفاده کرد. البتّه ما از تحرّک دیپلماسى هم حمایت میکنیم. وقتى میگوییم از درون بایستى کارها اصلاح بشود، معنایش این نیست که چشممان را ببندیم، تحرّک دیپلماسى نداشته باشیم، با دنیا کار نکنیم؛ چرا، تحرّک دیپلماسى، حضور دیپلماسى کار بسیار لازمى است - مسئولینى که این کارها را میکنند، بخشى از کارهایند - لکن تکیه بایست بر روى مسائل داخلى باشد. در عرصهى دیپلماسى هم آن کشورى موفّق است که متّکى باشد به نیروى درونزا؛ آن دولتى میتواند در پشت میز مذاکرهى دیپلماسى حرف خودش را سبز بکند و به مقصود و نتایج مورد نظر خودش دست پیدا بکند که متّکى باشد به یک اقتدار درونى، توانایىهاى درونى؛ حساب میبرند از یک چنین دولتى.
یک نکتهى مهمّى که در اینجا باید مورد توجّه قرار بگیرد این است که ما در مواجههى با دشمنانمان در طول این سالها هیچوقت دچار استیصال نشدیم، بعد از این هم نخواهیم شد. ما در دههى اوّل انقلاب، بخصوص در سالهاى اوّل، دستمان از اغلب ابزارهاى مادّى کوتاه بود؛ پول نداشتیم، سلاح نداشتیم، تجربه نداشتیم، سازماندهى نداشتیم، نیروى مسلّح کارآمد نداشتیم، ابزارهاى جنگى نداشتیم؛ و دشمن ما - چه دشمنى که در صحنهى جنگ با ما میجنگید، یعنى رژیم بعثى صدّام؛ و چه دشمنى که پشت سر او قرار داشت، یعنى همین آمریکا و ناتو و شوروىِ آن روز - اینها در اوج قدرت بودند، در اوج توانایى بودند. همین دولت آمریکا آن روز در زمان ریگان یکى از دولتهاى محکم و قوى و تواناى در عرصههاى سیاسى و نظامى در دنیا بود، و ما در تهیدستى و فقر و تنگدستى قرار داشتیم، [ امّا] نتوانستند با ما کارى بکنند.
امروز وضعیّت فرق کرده است؛ امروز جمهورى اسلامى، هم سلاح دارد، هم پول دارد، هم علم دارد، هم فنّاورى دارد، هم قدرت ساخت دارد، هم اعتبار بینالمللى دارد، هم میلیونها جوان آمادهى به کار دارد، میلیونها استعداد دارد؛ امروز وضع ما اینجورى است؛ ما اصلاً قابل مقایسهى با سىسال قبل نیستیم. اتّفاقاً در جبههى مقابل ما وضعیّت بهعکس است؛ آن روز آمریکایىها در اوج قدرت بودند، امروز نیستند؛ خودِ یکى از این دولتمردان کنونى آمریکا، یک شخصیّت معروفى، چندى پیش یک جملهاى گفت - اوگفت، ما نمیگوییم؛ این را خودشان گفتند - که آمریکا امروز وضعش به جایى رسیده که دوستانش احترامش نمیکنند، دشمنانش از او نمیترسند. در این برههى اخیر دچار مشکلات سیاسىاند؛ دیدید اختلافات سیاسیون آمریکا را بر سر مسائل مربوط به بودجهى دولتشان که موجب شد شانزده هفده روز دولت آمریکا تعطیل بشود، هشتصد هزار کارمند را به مرخصى اجبارى بفرستند؛ اینها ضعف است، اینها ناتوانى است. در مسائل اقتصادى و مالى، امروز دچار بزرگترین مشکلاتند؛ مشکلات ما در مقابل مشکلات آنها صفر است.
ادامه مطلب در شماره 5